فرهنگ و شوک 1500میلیارد تومانی! (4)

رسانه ها ؛ ناظر یا منتظر... ؟! :( سهم رسانه ها از این بودجه...!!!)

رضا بردستانی

پژوهشگر


*رسانه تمام جامعه ای را شامل می شود که؛ خبر رسانی و توزیع منظم اطلاعات را بر عهده دارد*
فرهنگ، ناخودآگاه ذهن را معطوف به آثاری می نماید که جنبه های نوشتاری دارد. آثاری که با دانستن و آگاهی، ارتباطی ناگسستنی دارد. آثاری که آفریده می شود تا بدانی و آگاه شوی و برای فردای ناآمده، برنامه ریزی نمایی و رسانه تمام این وظیفه را به تنهایی به دوش می کشد.
فرهنگ مجموعه ی پیچیده ای است که در برگیرنده دانستنی ها, اعتقادات, هنرها, اخلاقیات, قوانین, عادات وهرگونه توانایی دیگری است که بوسیله انسان بعنوان عضو جامعه کسب شده است.در جامعه شناسی و انسان شناسی از فرهنگ تعاریف متعددی عنوان گردیده است . معروفترین و شاید جامع ترین تعریفی که از فرهنگ ارائه گردیده است , متعلق به ادوارد تایلر TYLOR است که در بالا ذکر شد.
تعاریف دیگر فرهنگ:
رالف لینتون فرهنگ را ترکیبی از رفتار مکتب می‌داند که بوسیله اعضاء جامعه معینی از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود و میان افراد مشترک است
به نظر ادوارد ساپیر فرهنگ بعبارت از نظامی از رفتارها که جامعه بر افراد تحمیل می‌کند و در عین حال نظامی ارتباطی است که جامعه بین افراد بر قرار می‌کند. با توجه به تعاریف فوق بطور کلی می‌توان فرهنگ را میراث اجتماعی انسان دانست که او را از سایر حیوانات متمایز می‌سازد. این وجوه تمایز را که منحصر به انسان است می‌توان مبتنی بر چهار ویژگی بشرح زیر دانست :
تفکر و قدرت یادگیری
تکلم
تکنولوژی
اجتماعی بودن(زندگی گروهی)

تمام فرهنگ در کتاب و هنر و اندیشه هم اگر خلاصه شود؛ محملی می خواهد تا دیده و شنیده شود. این بستر در تکاپوی خبر و اطلاع رسانی همیشه و در همه حال مهیّا بوده است. مطبوعات (به معنای عام)، رسانه های دیداری و شنیداری(صدا، سیما و سایت های خبری، تحلیلی...)، جامعه ی خبری وحتی وبلاگ های شخصی و با دیگاه صنفی خاص ... بخشی از این بستر را فراهم نموده اند و گاه با حجم وسیعی از خبر که به مخاطب رسانیده اند خود در بی خبری خاصّی نادیده گرفته شده اند. حال که قرار است به گفته ی یکی از مدیران کل ارشاد (مدیر کل فرهنگ و ارشاد استان قم) این حجم بودجه انفجار فرهنگی ایجاد نماید باید ریز دستگاه ها و کسانی که از این خوان پٌر نعمت بهره می برند نیز مشخص شود و از منظر کار و شیوه ی برخورد کارشناسانه ، دقیق و فنی! مورد موشکافی قرار گیرد. این نگرانی همیشه و همه جا خودنمایی می نماید وقتی ؛ به این بودجه ی نسبتا کلان به اهرمی در اختیار دیده و انگاره شود که هر جور ما صلاح بدانیم و یا به هر کس که ما خواستیم... این نقد وارد است که اگرچه بودجه های دراختیار مدیران کلان اجرایی می تواند بستری مناسب برای پیشبرد اهداف و برنامه های کوتاه مدت باشد اما داشتن این نگاه به بودجه، ذهن را به سمت و سویی آزار دهنده سوق می دهد.
ناگفته پیداست، نگرانی هایی که به واسطه ی کمبود و یا عدم بودجه های فرهنگی متصور است بسیار کمتر از آن دسته از نگرانی هایی است که به واسطه ی وجود و وفور این دست از بودجه ها است که در بطن جامعه ی پرسشگر ایجاد می شود! چرا که عدم کارایی لازم و یا در نظر نگرفتن اولویت های خاص برنامه ریزی شده خسارت های جبران ناپذیری به بدنه ی جامعه ای که در ابتدای راه ترقّی و پویایی است وارد می سازد. پس اظهار امیدواری می نماییم که در برون رفت از این آزمون، مدیران ارشد اجرایی استان نگاهی فرهنگی و نه نگاهی دیگر به این حجم بودجه داشته باشند.
در همین مبحث ِ ارشاد وتنذیر و در لا به لای نگرانی های ریز و درشت، نقش رسانه به عنوان نماینده ی تام الاختیار جامعه ی آگاه و بیدار به خوبی نمود عینی می یابد.رسانه یعنی زبان گویای تمام فعالیت هایی که در حجم وسیعی از برنامه ها و طرح ها وجود دارد و کارکرد و کاربرد خاص خود را دنبال می نماید. سهم کتاب و کتابخوانی اگر مشخص است. سهم دانشگاه و صدا و سیما اگر معین است. سهم تئاتر و سینما و اقسام گوناگون هنر اگر ردیف و اندازه ی دریافت بودجه برایشان تعریف شده است. لاجرم رسانه نیز باید در این تقسم و سهم بندی جایگاهی به مراتب والاتر از جایگاه فعلی داشته باشد.
رسانه تعاریف خاص خود را دارد، رسانه سهم و جایگاه اجتماعیش کاملا مشخص و معلوم است. رسانه میزان و اندازه ی تأثیر گذاریش نیز قابل فهم و اثبات است و می توان با معیارهای استاندارد آن را اندازه گیری نمود پس باید سهم و جایگاه این بخش مهم از جامعه نیز کارشناسانه معین و مشخص باشد.
تخصیص بودجه ای خاص برای رسانه(در معنای عام)، علاوه بر ایجاد انگیزه و حرکت آن ها را مجاب خواهد نمود در بستر فرهنگ و فرهنگ سازی گام هایی استوارتر و تأثیر گذار تر بردارند اما این تخصیص بودجه نباید در قالب کمک های ریالی و به گونه ای ناچیز، خط کشی شده ، مطابق لیستی خاص و بی مقدار باشد. این بودجه می تواند در زیر ساخت جامعه ی خبری و اطلاع رسانی به معنای واقعی کلام تحولی عظیم را به دنبال داشته باشد. تخصیص بودجه ای خاص به خانه ی مطبوعات به عنوان پناهگاهی امن و مطمئن برای روزنامه نگاران و خبرنگاران، رسیدگی به امور معیشتی و اشتغال پایدار این قشر از جامعه، بیمه و موارد رفاهی از این دست که می تواند انگیزه ای دوچندان برایشان ایجاد نماید، در نظر گرفتن وام های ارزان و بلند مدت در جهت خانه دار شدن و رهایی از بند و بست دغدغه ی نان و مسکن داشتن؛ تنها بخشی از کارهایی است که با درصدی ناچیز از بودجه ی فرهنگی یزد، می توان به تمامی آن سر و سامان داد.
ابزار به روز جامعه ی رسانه ای حجم وسیعی از دغدغه ی کاری این عزیزان را تشکیل می دهد(دوربین، وسایل و ادوات مصاحبه های چندین ساعته، وسایل ارتباطی، خطوط پر سرعت اینترنتی، پشتیبانی های مجازی فضای کاری سایت ها و...) و حال اگر یک فعال رسانه ای به ابزار و امکانات به روز و مدرن مجهّز نباشد خود باعث از بین رفتن بخشی از تاریخ زنده و گویای این مرز و بوم می شود. تنها و تنها وظیفه ی رسانه، انعکاس سخنرانی ها و مصاحبه های مسئولی خاص و یا دستگاهی مشخص نیست! بلکه چشمان تیز بین رسانه باید و حتما در تمام ساعات شبانه روز به دنبال شکار وقایعی است که تاریخ فردای نه چندان دور از آن سراغ خواهد گرفت و اگر این ثبت وضبط به نیکویی انجام نپذیرفته باشد مثل آن است که نسخه ای قدیمی در اثر یک سهل انگاری از بین رفته باشد.
سخن دیگر این که رسانه باید به خوبی و با دقّت زاید الوصفی، پالایش شود و سره از سره بازشناسانده شود. این نکته از درجه ی اهمیت بالایی برخوردار است. رسانه یک حرفه ی تأثیر گذار و مهم در هر جامعه ای است و هرچه سرعت حرکت یک کشور در بخش های مختلف بیشتر می شود دیگر بخش ها نیز باید همراه و همپای این پیشرفت گام بردارند و این گام برداشتن باید متناسب با نیازهای روز باشد. این نگاهی دقیق به یک سمت و جهت توسعه و پیشرفت است از نقطه نظر دیگر در رسانه وجود افراد باری به هر جهت، ناآشنا به مسائل و معضلات اجتماعی و به تعبیری آماتور و ناآگاه می تواند ضرری چند سویه داشته باشد ضرر به جامعه ی اطلاع رسانی و زیان به آرامش و انگیزش اجتماع.
با آن که عقیده داریم جامعه ی اطلاع رسانی در بخش مطبوعات محلی آن چنان که باید و شاید همراه و همگام با نیازهای روز استان یزد حرکت ننموده اند اما با تخصیص سهم اندکی از این بودجه ی فرهنگی این بخش نیز توانی مضاعف گرفته به سوی پیشرفت و تعالی گام برخواهد داشت. سهم اندک جامعه ی اطلاع رسانی می تواند حتی در قالب وام های بلند مدت و کم بهره در اختیار قرار گیرد، می تواند در جهت ساخت و تجهیز مرکزی متمرکز برای نشریات و روزنامه ها و حتی سایت ها هزینه شود و حتی می تواند بنیانگذار چاپخانه ای مدرن و عظیم خاص مطبوعات و نشریات محلی باشد.
سخن آخر این که ناچاریم برای انعکاس منصفانه ی اخبار و اطلاعات ، برای گردش صحیح و آرام خبر ما نیز منصفانه با این بخش مهم جامعه برخورد نماییم به باور نگارنده هر مبلغی که به این بخش اختصاص داده شود سرمایه گذاری امن و پٌر بازده در بلند مدت می باشد . جامعه ی رسانه ای اگر در این محمل ندیده گرفته شوند کمترین خسارتش این است که بودجه ی فرهنگی نمود و عینیت نخواهد داشت و ضعف ساختاری این تقسیم به خوبی آشکار خواهد گردید. برای اثبات دغدغه، نگاه و باور فرهنگی! رسانه ها را نیز در بودجه ی مضاعف فرهنگی نادیده نگیریم.
نکته ای باریکتر از مو! مهدی كلهر مشاور رسانه ای و اطلاع رسانی ریاست جمهوری است که به سبب برخی ملاحظات و موضع گیری ها، چهره ای است شناخته شده و خبر ساز ؛ سؤال اساسی این است : اگر شیوه و سیاق اداره ی استان ها مدل کوچکی است از دولت و یا نمونه ی خلاصه تر از دولت ، هیچ وقت از خود پرسیده اید مشاور رسانه ای و اطلاع رسانی مدیران کل استان چه کسانی هستند ؟ آیا اساسا مدیران کل به این مشاور اعتقاد و احتیاج دارند؟ اگر مدیران کل را فاکتور بگیریم، مشاور رسانه ای و اطلاع رسانی استاندار محترم یزد چه کسی است؟! جواب به این سؤال برخی گره های ذهنی را می گشاید که جایگاه رسانه در نظام مدیریتی امروز اساسا کجاست و بر چه معیاری می توان امیدوار بود تا سهم رسانه(به معنای عام)، آن گونه که انتظار می رود حفظ و رعایت شود؟
.......ادامه دارد...................

یزدفردا

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا